بدون تردید داستان پالایش پلاسما در ایران مانند آغاز تأسیس سازمان ملّی انتقال خون در ایران با نام آقای دکتر فریدون علا گره خورده است. فریدون علا متولد سال ۱۳۰۹ در پاریس، تحصیلات خود را در آمریکا و انگلستان انجام داد و فارغ التحصیل رشته داخلی و هماتولوژی از کالج سلطنتی انگلستان است. ایشان پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۴ و عضویت در هیئت علمی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، اولین دپارتمان هماتولوژی بالینی را در بیمارستان پهلوی (امام خمینی فعلی) راه اندازی کرد و در همان جا بود که با بیمارانِ نیازمند به خون و فرآورده های خونی از جمله بیماران هموفیلی بیشتر سروکار پیدا کرد. با توجه به مراجعه بیماران هموفیلی به این مرکز دکتر علا برای درمان این بیماران از پلاسمای خون هایی که در این مرکز از مراجعه کنندگان گرفته می شد استفاده می کرد. البته بعدها از این پلاسما، کرایو نیز استخراج کرده و به بیماران هموفیلی تزریق می شد.
با پیگیری های آقای دکتر علا اولین سازمان مستقل انتقال خون در ایران در اوایل دهه ۵۰ تأسیس گردید. آقایان دیده گاه، پاکباز و بصیری از جمله افرادی هستند که از ابتدای دهه پنجاه با پروژه پالایش پلاسما در سازمان انتقال خون ایران همکاری داشته اند. در سال ۱۳۵۱ سازمان انتقال خون ایران در ابتدا به صورت موقت در ساختمانی دو طبقه واقع در خیابان ویلا بود که یک طبقه مختص خون گیری و آزمایشگاه های روتین و فرآورده و طبقه دیگر متعلق به آزمایشگاه های تخصصی بود و طبقه زیرزمین که بنا به تصمیم آقای دکتر علا برای احداث بخش پالایش پلاسما در نظر گرفته شده بود. در ابتدا تعداد پرسنل سازمان انتقال خون ایران حدوداً ده الی پانزده نفر بودند که مسئولیت امور مهندسی به عهده آقای مهندس دیده گاه و یک مهندس انگلیسی به اسم ادوارد بود. همزمان با احداث مرکز انتقال خون، طراحی پروژه بزرگ تری به عنوان ساختمان مرکزی و دائمی سازمان انتقال خون ایران در محل فعلی بیمارستان میلاد یا هدکوارتر مدنظر آقای دکتر علا بود، در حال انجام بود. در راستای راه اندازی بخش پالایش پلاسما قراردادهای مشاوره با شرکت ایرانی پارتیا، مشاوران هندی، شرکت انگلیسی استون اند وبستر بعنوان مشاور صنعتی و پیوند علمی با مرکز پی اف سی اسکاتلند برقرار شد. درواقع توافق شده بود که دانش فنی پالایش پلاسما از کشور انگلستان به انتقال خون ایران منتقل شود. شروع پروژه ایجاد پالایشگاه پلاسما در زیرزمین ساختمان موقت مرکز انتقال خون در خیابان ویلا رقم خورد.
اگرچه در سال ۱۳۵۵ کار تولید فرآورده در مرکز پالایش پلاسما در انتقال خون انجام شد ولی از آنجا که کنترل کیفیت فرآورده های تولید شده باید در اسکاتلند انجام می شد این فرآورده ها وارد بازار مصرف نشدند. از اوایل سال ۱۳۵۵ یا اواخر ۱۳۵۴ در سازمان انتقال خون ایران کار مقدماتی شروع شد. با این وجود علی رغم تولید محصولات اولیه پلاسمایی در این مرکز، این داروها تا سال ۱۳۵۸ به مصرف بالینی نرسید. یکی از دلایل آن لزوم ارسال داروهای تولید شده به مرکز آزمایش کنترل کیفیت در اسکاتلند بود، محصول تا موقعی که کنترل کیفیت و همچنین ارسال به خارج و اینکه مورد تأیید پی اف سی قرار می گرفت مصرف نمی شد. در سال ۱۳۵۵خط تولید کاملاً در زیرزمین ساختمان ویلا برقرار شده بود. بعد تولید آزمایشی انجام شده بود تا در سال ۱۳۵۸ اولین نمونه های آلبومین تولید شده در مرکز پالایش پلاسما برای مصرف بالینی مورد تأیید قرار گرفت و اولین ویال متعلق به اولین بچ آلبومین برای درمان فرزند یکی از مسئولین پروژه استفاده شد، این اولین آلبومینی بود که عملاً وارد درمان شد.
تأسیسات ایجاد شده برای پالایش پلاسما در این ساختمان ظرفیت پالایش حدود دو هزار لیتر پلاسما در سال را داشت، از سال ۱۳۵۸ به بعد دیگر محصولاتی قابل عرضه به بازار تولید شد که شامل آلبومین، فاکتور هشت انعقادی اینترمیدیت و فاکتور نه انعقادی برای درمان هموفیلی بود. همزمان با تولید آلبومین و فاکتورهای انعقادی، مرکز پالایش پلاسما ایمونوگلوبولین عضلانی نرمال و اختصاصی ضد هاری هم تولید می کرد. برای تولید ایمونوگلوبولین های اختصاصی، سازمان انتقال خون ایران پلاسما را از اهداکنندگان اختصاصی تهیه می کرد. اهداکنندگان پلاسمای ضد هاری توسط انستیتو پاستور واکسینه شده و برای اهدای پلاسما به سازمان انتقال خون ایران معرفی می شدند. ایمونوگلوبولین هاری کل نیاز مملکت از طریق پلاسمایی که بخش پلاسمافرزیس خیابان فردیس در خیابان ویلا تولید می کرد تأمین می شد. اهداکنندگان از انستیتو پاستور معرفی می شدند، مراجعه می کردند به آن مرکز پلاسمافرزیس که با دو دستگاه همونتیکس چیزی در حدود شاید به چند صد لیتر هم نمی رسید فراهم می کرد.
منبع: خلاصه ای از مصاحبه های آقایان مهندس دیده گاه، دکتر پاکباز و مهندس بصیری از کتاب تاریخ نگاری صنعت پالایش پلاسما در ایران (تألیف: دکتر عبدالمجید چراغعلی، سعید چراغعلی)
پروفسور علا در حال بازرسی پلاسمای استحصال شده در پالایشگاه
بـا شـروع جنـگ عـراق علیـه ایـران تغییـرات زیـادی در نـوع و میـزان فعالیت هـای سـازمان انتقــال خــون ایــران ایجــاد شد. بــه دلیــل شــرایط جنگــیِ حاکــم بــر کشــور و افزایــش نیـــاز بـــه خـــون، میـــزان اهـــدای خـــون از طـــرف مـــردم بـــه مقـــدار قابل توجهـــی افزایـــش یافت و متعاقــب آن میــزان پلاســمای تولید شــده در ســازمان انتقــال خــون ایــران نیــز بــه مقــدار زیــادی افزایــش یافت. بنابرایــن مســئولین انتقــال خــون بــه فکــر توســعه مراکــز پالایــش پلاســما افتادند. بــا وقــوع جنــگ و افزایــش میــزان خونگیــری و افزایــش پلاســمای خــون، فعالیــت بخــش پالایــش پلاســما توســعه پیــدا کــرد، می شــود گفــت کــه اگــر قبــل از انقــلاب دو ســه هــزار لیتــر پالایــش می شــد ایــن ظرفیــت بــه حــدود هفــت هشــت تــا ده هــزار لیتــر رســید. لذا می بایستی خــط تولیــد را تجهیــز نمود، بــه همیــن دلیـل سـازمان انتقـال خـون ایـران بـه فکـر توسـعه تجهیـزات و افزایـش ظرفیـت تولیـد داروهـای پلاســـمایی در همـــان مرکـــز ســـاختمان خیابـــان ویـــلا افتاد. در آن زمـــان یـــک شـــرکت فنـــی مهندســی بــه نــام پارسبــاد بــه ارتقــای سیســتم تولیــد در مرکــز پالایــش پلاســما کمــک زیــادی نمود.
متناســب بــا افزایــش میــزان تولیــد فرآورده هــای پلاســمایی، آزمایشــگاه کنتــرل کیفیــت ایــن فرآورده هــا نیــز در ســازمان انتقــال خــون ایــران راه انــدازی شــد و حتــی در پشــت بــام ســاختمان خیابـان ویـلا بـا کمـک آقـای دکتـر حکیمـی از انسـتیتو پاسـتور ایـران حیوان خانـه نیـز راه انـدازی شــد. حیوان خانــه آنجــا مســتقر بــود کــه هــم کار آزمایشــات روی خرگــوش و خوکچــه و مــوش ســوری، همچنین کار تولیــد نــوزاد جدیــد و تکثیــر حیوانــات نیز آنجــا انجـــام می شـــد.
بـــا افزایـــش روزافـــزون فعالیت هـــای انتقـــال خـــون، مســـئولین بـــه ایـــن نتیجـــه رســـیدند کـــه ســاختمان ویــلا بــرای ادامــه ایــن فعالیت هــا فضــای کافــی نــدارد و بایــد بــه فکــر تهیــه فضــای مناســـب تـــری باشـــند. بخش هـــا خیلـــی فعـــال شـــده بودنـــد، لذا ناگزیــر به اختصاص قسمتی از پارکینــگ موجــود در ســازمان انتقــال خــون و ساخت سازه بودند که نتیجه ایــن توســعه افزایـــش تولیـــد فرآورده هـــای پلاســـمایی هـــم بـــود. ســازمان در ســـال ۱۳۶۲ تنهـــا عرضه کننـــده آلبومیـــن بـــرای جبهه هـــای جنـــگ شده بود. بـــا ایـــن وجـــود بـــه دلیـــل عـــدم آشـــنایی کافـــی پزشـــکان بـــا کاربردهـــای بالینـــی، مــورد اســتفاده چندانــی قــرار نگرفت و از هفــده هــزار ویــال آلبومیــن ارسالی به جبهه، ســیزده چهارده هــزار ویــال برگشــت، گفتند نمیدانیـــم چـــه کارش بایـــد کنیـــم!